سیده توران میرهادی (خُمارلو) استاد ادبیات کودک، نویسنده و کارشناس آموزش و پرورش و شخصیت برجسته فرهنگی در ۲۶ خرداد ۱۳۰۶ در شهرستان شمیرانات از پدری ایرانی به نام «سید فضلالله» که ریشه و تبار تفرشی داشت و مادری آلمانی به نام «گرِتا دیتریش» به دنیا آمد.
توران از هنگام کودکی با دو فرهنگ آلمانی و فرهنگ ایرانی زیست و بزرگ شد. او در سال ۱۳۱۱ آموزش بیرون از خانه را آغاز کرد.
نخست برای شش ماه به مدرسه آلیانس تهران در خیابان ژاله تهران رفت. پس از آن با تصمیم مادر که آموزش با سه زبان آلمانی در خانه و زبان فارسی و زبان فرانسوی در دبستان را برای او سخت میپنداشت، به دبستان آذر در سرچشمه تهران منتقل شد و سالهای ابتدایی را در این دبستان به پایان برد. پس از آن در سال ۱۳۱۷ به دبیرستان نوربخش در خیابان قوامالسلطنه (خیابان سی تیر کنونی) رفت و تا سال ۱۳۲۴ در این دبیرستان آموزش متوسطه دید.
با پایان دبیرستان در همین سال در رشته علوم طبیعی (زیستشناسی) دانشگاه تهران پذیرفته شد. در همین دوره او نخست با جبار باغچهبان که طرح سوادآموزی بزرگسالان را پیش میبرد، آشنا شد. حضور در کنار جبار باغچهبان به او اهمیت آموزش سواد پایه را یادآوری کرد. در کنار این کار او به عنوان دانشجوی آزاد به کلاسهای درس محمدباقر هوشیار در دانشکده ادبیات میرفت که علوم پرورشی و اصول آموزش و پرورش درس میداد.
میرهادی را «مادر ادبیات کودک و نوجوان در ایران» خواندهاند. او دلیل گرایش خود به ادبیات کودکان را علاقهای میداند که در کودکی و در خانواده پیدا کرد.
- توران میرهادی یکی از نمادهای والا برای چهره معلم موثر در جامعه ایران است.
- او فارغ از پاداش و سمت و تایید و تشویق ، راههایی را برای توجه به آموزش کودکان باز کرد.
- او کسی است که از سال ۱۳۳۴ کوشید که چهره معلمی را هم در زندگی خود و هم در زندگی همکاران خود در مدرسه فرهاد تمرین و تجربه کند.
- فلسفه شکل گیری شورای کتاب کودک به نقل از بزرگ بانوی ادبیات کودک؛ زنده یاد توران میرهادی:
«با یکی از نخستین نیازها، زمانی برخوردیم که برای کودکان خردسال قصه میگفتیم. متوجه شدیم تعداد کتابها برای کودکان در ایران بسیار کم است. اولین نمایشگاه کتاب را در سال ۱۳۳۵ در دانشکده هنرهای زیبا و با کمک مجله سپیده فردا دایر کردیم. قصد داشتیم مجموعه تمام کتابهایی را که در ایران برای بچهها منتشر شده است، به نمایش بگذاریم. در بازار به جستجو پرداختیم. ابتدا کتاب داستان خاله سوسکه و آقا موشه را با نقاشیهای ناشیانه و چاپ سنگی پیدا کردیم. سپس به سراغ “جبار باغچه بان” و کتابهایش مانند “خانم خزوک” و “زندگی اطفال” رفتیم. کتابهایی مثل حسین کرد شبستری،لیلی و مجنون و گلستان و بوستان را هم جمع آوری کردیم…
این نمایشگاه کوچک فقر ما را در زمینه کتابهای کودکان به وضوح مطرح میکرد…
زمانی که نخستین نمایشگاه را بر میچیدیم، دور هم نشستیم و تصمیم گرفتیم در سال ۱۳۳۷ نمایشگاه دیگری دایر کنیم. اگر هدف نخستین نمایشگاه نشان دادن فقر ما در زمینه کتابهای کودکان بود، نمایشگاه دوم میبایست مراحل مطالعه را از خانواده تا اجتماع مطرح کند… ضمن این حرکت متوجه شدیم که بعضی کارها از عهده ما خارج است. یک موسسه کوچک نمیتواند جوابگوی نیاز کودکان یک مملکت باشد. بنابراین کوشش خود را در جهت بوجود آوردن سازمانی که بتواند به آن نیاز پاسخ گوید، متمرکز کردیم…
- شورای کتاب کودک تاسیس شد.
نمایشگاه ۱۳۳۷، زاینده نمایشگاه ۱۳۳۹ شد. این بار تکیه بر موضوعها بود و قصد این بود که ببینیم «در چه زمینههایی کتاب داریم و در چه زمینههایی نداریم». در نمایشگاه ۱۳۳۹ با خواندنیهای نوع سودا گرانه برخورد کردیم. انتشار مجله برای کودکان باب روز مطبوعات شده بود. تعداد این مجلات زیاد و کار آنها سودا گرانه بود. در این نمایشگاه، متوجه شدیم کار ادبیات و کتابهای کودکان بسیار گسترده است و ما نمیتوانیم از عهده آن برآییم. میبایست جزئی از یک کل میشدیم. این نتیجه گیری سر آغاز تاسیس شورای کتاب کودک (۱۳۴۱) شد…
یکی از بنیادهای اندیشۀ تربیتی میرهادی کتاب درسی است. به عنوان سکوی پرتاب یا تخته پرش دانشآموز به جهانی مملو از آگاهیهای بیشتر. خودش نگارندۀ کتابهای درسی و معتقد بود که باید به بهترشدن کتابهای درسی از هر جهت کمک کرد.
- او یکی از چهرههای برجسته برای ترویج رویای معلمی است.
زنده یاد توران میرهادی از جمله آموزگارانی بود که به گواه افرادی که کلاس درسش را تجربه کردهاند، هنگام تدریس شوق معلمی سراسر وجودش را تسخیر میکرد. او آگاهانه رشته علوم طبیعی را رها کرده بود و قدم در وادی دشوار تعلیم و تربیت نهاده بود. او از دو آموزگار بزرگ نام میبرد که در این تغییر مسیر و کسب شوق معلمی دخیل بودهاند: محمد باقر هوشیار و جبار باغچه بان.
- اهمیت او به کودکان به ایجاد فرهنگنامه نیز منتهی شد؛ خودش در مورد دلیل تالیف فرهنگنامه کودک و نوجوان چنین می نویسد:
انسان لازم است به اطلاعاتی دسترسی داشته باشد که بتواند به آن اعتماد کند. یعنی اطلاعات درست. در دنیای امروز در خواننده و بیننده نوعی سردرگمی به وجود میآید. تنها کسانی دچار سرگشتگی نمیشوند که پایههای اطلاعاتی درست دارند و میدانند برای دسترسی به حقیقت مطلب بهتر است به کجا مراجعه کنند.
ماحصل زندگی توران میرهادی علاوه بر تاسیس مدرسه فرهاد، شورای ادبیات کودک و فرهنگنامه، نگارش دهها کتاب است که از جمله آنها میتوان به جستجو در راهها و روشهای تربیت، کتاب کار مربی کودک، کتابخانه آموزشگاهی، مادر و خاطرات پنجاه سال، گذری در ادبیات کودکان، در جستجوی انسان وارستۀ امروز، صلح را باید از کودکی آموخت، نقش خانواده در جامعه و غیره اشاره کرد.
توران میرهادی در شهریور ۱۳۹۵ در پی سکته مغزی در بیمارستان بستری شد. وی در ۱۸ آبانماه ۱۳۹۵ در سن ۸۹ سالگی، درگذشت و پیکرش در امامزاده عبدالله (شهرری) در کنار پسرش، که سالها پیش در جریان سیل جان خود را از دست داد به خاک سپرده شد.
یاد او همیشه سبز